در بین ماه های سال قمری، ماه رمضان، از قداست و جایگاه ویژه ای برخوردار است چنانکه در دعای مخصوص آن می خوانیم:
. و هذا شهر عظمته و کرمته و شرفته و فضلته علی الشهور.»
و رمضان، ماهی است که او را عظمت و کرامت و شرافت، و فضیلت دادی، نسبت به ماه های دیگر.»
رسول خدا(ص) می فرماید:اگر کسی در این ماه، یک آیه از قرآن، تلاوت کند، ثوابش مثل کسی است که در غیر ماه رمضان، یک بار قرآن را ختم کرده باشد.»
حضرت علی(ع) از پیامبر خاتم(ص) نقل می فرماید:هیچ مؤمنی نیست که ماه رمضان را، به حساب خدا، روزه بگیرد، مگر آن که خدای تبارک و تعالی، هفت
خصلت را برای او لازم گرداند، هرچه حرام در پیکرش باشد محو و ذوب گرداند. به رحمت خدای عزوجل نزدیک می شود. (با روزه خویش) خطای پدرش حضرت آدم
را می پوشاند. خداوند لحظات جان دادن را، برای او، آسان کند. از گرسنگی و تشنگی روز قیامت در امان است. خدای عزوجل از خوراکی های لذیذ بهشتی او را
نصیب دهد. و بالاخره خدای عزوجل، برائت و بیزاری از آتش دوزخ را به او عطا فرماید. (پرسش کننده در این حدیث مفصل، عالم یهودی بود) که عرض کرد راست
گفتی ای محمد.»
به طور کلی احکام تکلیفی بر پنج قسم است. واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح.
مستحب به عملی گفته می شود که انجام آن خوب ولی لازم و ضروری نباشد و از ترک آن نهی نشده باشد.
اعمال مستحبی در ماه رمضان شامل ؛ 1 - دعا و استغفار در ماه رمضان. 2 - اعمال روزهای ماه رمضان. 3 - اعتکاف در ماه رمضان. 4 - تلاوت قرآن در ماه رمضان. 5 - افطاری و صدقه دادن در ماه رمضان.
الحدیث:
قال علی بن ابیطالب(ع):
»علیکم فی شهر رمضان بکثرة استغفار و الدعاء فاما الدعا فیدفع عنکم به البلاء و اما الاستغفار فتمحی به ذنوبکم.
ترجمه:بر شما باد در ماه رمضان به استغفار و دعای زیاد. اما دعاهای شما دافع بلا از شماست. و اما استغفار شما از بین برنده گناهان است.
توضیح:
از وظایف روزه داران در این ماه، دعا و درخواستحوایج از حضرت حق است که بنده احساس نیاز به پیشگاه بی نیاز کرده، و دستهای احتیاج خویش را به درگاه او دراز میکند.
الحدیث:
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله):
ایها الناس انه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکة و الرحمة و المغفرة، شهر هو عند الله افضل الشهور، و ایامه افضل الایام و لیالی افضل اللیالی و ساعاته افضل الساعات.
ترجمه:
ای مردم ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به شما رو کرده است، ماهی است که پیش خدا بهترین ماه است و روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات.
الحدیث:
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله):
اعتکاف عشر فی شهر رمضان تعدل حجتین و عمرتین.
ترجمه:اعتکاف در یک دهه از ماه مبارک رمضان برابر با ثواب دو حج و دو عمره است.
توضیح:
در ایام و لیالی مقدسهای، طبق روایات رسیده از ائمه معصومین (علیهم السلام) مستحب است که هر مسلمانی در صورت امکان دهه آخر ماه مبارک رمضان را در مسجد معتکف شود، که پیامبر اکرم(ص) در تمامی عمرش چنین میکرد.
بهترین اعمال در شبها و روزهای ماه مبارک رمضان، تلاوت قرآن است. اگر چه تلاوت قرآن در تمام اوقات ثواب دارد، ولی چون قرآن در ماه رمضان نازل شده است، از اجر و ثواب ویژهای برخوردار است چنانچه وارد شده:
الحدیث:
قال ابو جعفر (علیه السلام):
لکل شیء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان
ترجمه:
برای هر چیزی بهاری است و بهار قرآن رمضان است.
بنا بر این امتیازات قرآن به اعتبار نزولش در ماه رمضان از ماههای دیگر بیشتر است.
الحدیث:
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله):
من تلافیه آیة من القرآن کان له مثل اجر من ختم القرآن فی غیره من الشهور.
ترجمه:
اگر کسی در این ماه یک آیه از قرآن تلاوت کند، ثوابش مثل کسی است که در غیر ماه رمضان یک ختم قرآن کرده است.
الحدیث:
قال الباقر (علیه السلام)
یا سدیر، هل تدری ای لیال هذه؟ فقال له نعم. جعلت فداک ان هذه لیالی شهر رمضان فما ذاک؟ فقال له اتقدر علی ان تعتق کل لیلة من هذه اللیالی عشر رقاب من ولد اسمعیل؟ فقال له سدیر بابی انت و امی لا یبلغ مالی ذاک، فما زال ینقص حتی بلغ به رقبة واحدة فی کل ذلک یقول:لا اقدر علیه فقال له:افما تقدر ان تفطر فی کل لیلة رجلا مسلما؟ فقال له:بلی و عشرة فقال له (علیه السلام):
فذاک الذی اردت یا سدیر، ان افطارک اخاک المسلم یعدل عتق رقبة من ولد اسماعیل علیه السلام.
ترجمه:
ای سدیر! آیا میدانی چه شبهایی است این شبها؟ سدیر گفت:
بلی فدایت گردم این شبها شبهای ماه رمضان است، مگر این شبها چگونه است؟ امام (علیه السلام) فرمودند:آیا قدرت داری هر شب از این شبها ده بنده از فرزندان اسماعیل (ع) را آزاد کنی؟ پس سدیر عرض کرد:پدر و مادرم به فدایت، ثروتم کفاف نمیدهد، پس امام پیوسته تعداد بندهها را کم کرد، تا رسید به یکی در تمام این ماه، سدیر گفت:قدرت ندارم پس امام(ع) به او فرمود:آیا قدرت نداری هر شب یک مسلمان روزهداری را افطار دهی؟ سدیر عرض کرد:بلی تا ده نفر را هم میتوانم افطاری بدهم، پس امام به او فرمود:
ای سدیر همان است که اراده کردی یعنی با افطاری دادن ده روزهدار به ثواب عتق و آزاد کردن ده بنده از اولاد اسماعیل (ع) نایل میگردی.
توضیح:
خداوند انسان روزهدار را بر آنچه انفاق میکند در خوردنیها و آشامیدنیها محاسبه نمیکند ولی در این امر اسراف» نشود.
الحدیث:
عن ابی عبد الله علیه السلام:
من تصدق فی شهر رمضان بصدقة صرف الله عنه سبعین نوعا من البلاء.
ترجمه:
هر کس در ماه رمضان صدقهای بدهد خداوند هفتاد نوع بلا را از او دور می کند.
روشهای ذیل به معلمان عزیزی که دارای دانش آموز یا دانش آموزانی بیش فعال در کلاس هستند پیشنهاد می گردد تا بتوانند در جهت موفقیت دوران تحصیل این کودکان گامی بردارند .
1 )مشکلات و معضلات دانش آموز بیش فعال خود را بشناسید و فضای اطمینان ، فعالیت و انگیزه در کلاس را برای آن ها ایجاد کنید .
2 ) با والدین دانش آموزان بیش فعال به طور پیوسته در ارتباط باشید . نقاط قوت و ضعف آن ها را کشف کنید . با علاقه مندیها ، اهداف آن ها در بیرون از فضای مدرسه آشنا شوید و با دانستن ابعاد متفاوت روحی ، روانی و نیازمندیهای آن ها سعی در برقراری ارتباط نزدیک تر و صمیمانه تری با آنها داشته باشید .
3 ) زمانی را برای صحبت انفرادی با دانش آموز بیش فعال خود در نظر بگیرید . با او محترمانه برخورد کنید و راجع به علاقه مندیها و موفقیت هایش در کلاس با او صحبت کنید و رضایت خود را از نحوه رفتارش در کلاس با همکلاسی هایش به گوش او برسانید .
4 ) با م دانش آموز بیش فعال خود علامت و نشانه ای را با هم قرارداد کنید تا مواقعی که او در سر کلاس حواسش پرت شد یا تکالیفش را درست انجام نداد از این طریق بدون جلب توجه سایر همکلاسی هایش با او ارتباط برقرار کنید . روشهایی مثل بلند کردن یک یا دو انگشت ، خیره شدن به او ، لمس کردن گوشتان و .
5 ) راجع به قوانین کلاس و مدرسه با او به طور شفاف و واضح صحبت کنید و به او رفتارهای ناهنجار و غیر قابل قبول در محیط کلاس را گوشزد کنید .
6 ) برای او برچسب ، عکس برگردان ، ستاره و . را نشانه ای برای رضایت خود قرار دهید و در حین دادن آن ها رفتار صحیح و مورد قبولش را به یادآوری کنید .
7 ) هرگز از او در مقابل همکلاسی هایش انتقاد نکنید و او را مورد سرزنش قرار ندهید .
8 ) تکالیف کلاسی را به تدریج به او بدهید و در بین انجام تکالیف لحظات هر چند کوتاهی به او استراحت دهید .
9 ) به او فرصت شکوفایی و ابراز خلاقیت ، استعداد ، رهبری در کلاس را بدهید ولی به گونه ای هم نباشد که صددر صد تابع خواسته های او برای عرض اندامش در کلاس باشید بلکه به او تفهیم کنید که این موقعیت و فرصت برای همه در کلاس یکسان است .
10 ) در حین حل تمرین ، استفاده از موسیقی کلاسیک یا پخش صدای طبیعت به او برای ایجاد تمرکز کمک شایانی می کند .
11 ) بعد از انجام تکالیف و یا گوش دادن به درس از دانش آموزان بخواهید چند لحظه بلند شوند و چند حرکت کششی انجام دهند یا چند لحظه در جای خود به طور ثابت بدوند تا از این طریق بدون قائل شدن تفاوت به دانش آموز بیش فعال نیز فرصت تخلیه انرژی را بدهید .
12 ) دانش آموزان برتر و شاخص کلاس را در صورت وم مسئول کمک و یاری دانش آموز بیش فعال کنید و از او نیز بخواهید در قبال کمک درسی دوستش از او تشکر کند .
13 ) به دانش آموز بیش فعال در کلاس فرصت فعالیتهای حرکتی بیشتری دهید مثلاً از او بخواهید که برگه ها را بین بچه های کلاس پخش کند یا کاغذ را علاوه برخود برای سایر دوستانش نیز ببرد تا از این طریق با انرژی اش آزاد شود .
14 ) در صورت امکان ، برای دانش آموز بیش فعال بغل دستی در نظر نگیرید و به او نیمکتی بزرگتر از سایر بچه ها دهید تا بتواند عملکرد حرکتی راحت تر و آزادانه تری داشته باشد البته به او یاد آور شوید فقط می تواند در همان نیمکت حرکت آزاد داشته باشد و نباید به نیمکت های مجاور یا جلو و عقب خود برود .
15 ) دانش آموز بیش فعال را تا حد امکان نزدیک خود بنشانید و یا در مکانی بنشانید که با حداقل موارد برهم زننده تمرکز مواجه باشد .
16 ) دانش آموز بیش فعال را تشویق به برقراری ارتباط با همکلاسی هایش کنید . اغلب کودکان بیش فعال در برقراری روابط اجتماعی ضعیف هستند لذا او را تشویق به دوست یابی کنید . در این رابطه می توانید از جملاتی مانند عزیزم نفر جلو دستی ات خسته به نظر می رسد ازت می خواهم که تو به او کمک کنی تا مدادش را بتراشد و یا جملاتی نظیر آن .
17 ) قبل از مطرح کردن سوال و یا ورود به مبحث مهم درس ، به گونه ای توجه او را به خود جلب کنید برای این کار می توانید چند لحظه بین صحبتهایتان وقفه ایجاد کنید و یا دست بزنید و یا حتی او را مستقیم صدا بزنید .
) گاهی به این دانش آموزان استقلال عمل دهید اگر خواهان آوردن اسباب بازی ، کلاه و سایر وسایل بی خطر به کلاس است با وضع قانون خاص او را در انجام این کار آزاد بگذارید .
19 ) در هنگام انجام تکالیف در کلاس قدم بزنید و گاهی به آرامی بر پشت او بزنید یا دستی بر سرش بکشید تا حواس او را بر انجام تکالیفش متمرکز نماید .
20 ) در مواقع اضطراری که از پس کودک بیش فعال برنمی آیید هرگز جلو او ضعف نشان ندهید ، فریاد نزنید و او را با الفاظی خاص مورد خطاب قرار ندهید بلکه سعی کنید با مدد گرفتن از مشاوران ، مشکل را با آرامش حل کنید .
21 ) کودکان بیش فعال معمولاً دو یا سه سال از لحاظ بلوغ عاطفی از همسالان خو عقب هستند این مسأله در کلاس مشکل زا می شود زیرا معمولاً آنها با هیچ یک از بچه های کلاس ارتباط صمیمی ندارند و از تنهایی رنج می برند لذا ممکن است در صدد آزار و اذیت هم کلاسیهای خود برای جلب توجه برآیند . وظیفه معلّم آن است که در راه برقراری ارتباط دانش آموزان بیش فعال با سایر بچه های کلاس از طریق فعالیتهای گروهی گامهای مؤثر و جدی بردارد .
22 ) دستورالعمل های درسی او را پیوسته و پشت هم به او نگویید زیرا کودکان بیش فعال در آن واحد قادر به تمرکز بر روی چند عنوان و یا فعالیت نیستند لذا شایسته است آن ها را به فاصله برای او توضیح دهید و برای اطمینان بیشتر تکالیفش را در دفتر یادداشت او بنویسید .
23 ) در کلاس به او وظایف مختلف اعم از کوچک یا بزرگ محول کنید و در صورت از عهده برآمدن از او تشکر کنید و حس وظیفه شناسی او را ستایش کنید .
24 ) با او با جملات مثبت صحبت کنید مثلاً هرگز به او نگویید تو نباید از جایت بلند شوی زیرا فعل این جمله منفی است و او را تحریک می کند بلکه به او با لحنی ملایم بگوییدبهتره سرجات بشینی.
25 ) اگر در حین صحبت یا درس دادن ، صحبت شما را قطع کرد و یا ناگهان در کلاس شروع به حرکت کرد ، آرام او را نزدیک خود بنشانید و از او بخواهید لحظه ای تأمل کند و بعد با هم راجع به کار ضروری اش صحبت می کنید .
به مناسبت شهادت امام محمد تقی علیه السلام
شناسنامه امام محمد تقی علیه السلام
مقام:امام نهم
نام: محمّد
لقب: جواد، التقی
کنیه: ابو جعفر
نام پدر: علی
نام مادر: خیزران
روز ولادت(ه ق): 10 رجب سال 195 ه ق
مکان ولادت:مدینه-عربستان سعودی
سلاطین زمان تولّد: محمّد امین
مدت امامت(ه ق): 17 سال
مدت عمر(ه ق): 25 سال
روز شهادت(ه ق): 30 ذیقعده سال 220 ه ق
فرمانروایان زمان:معتصم
قاتل: معتصم
محل دفن: کاظمین-عراق
فرزند پسر: 4
فرزند دختر:7
نگاهی به زندگانی امام جواد علیه السلام
آگاهیهای تاریخی درباره زندگی امام جواد علیه السلام چندان گسترده نیست؛ زیرا افزون بر آن که محدودیتهای ی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم علیه السلام می گردید، تقیه و شیوه های پنهانی مبارزه که برای " حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت" بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. افزون بر آن، زندگی امام جواد علیه السلام چندان طولانی نبوده است که اخبار فراوانی هم از آن در دسترس ما قرار گیرد.
و نیز گفتنی است، زمانی که امام رضا علیه السلام به خراسان برده شد، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می کرد. و از اخبار مربوط به شهادت امام رضا علیه السلام چنین بر می آید که امام جواد علیه السلام آن هنگام در مدینه اقامت داشت و تنها برای غسل پدر و اقامه نماز به آن حضرت در طوس حضور یافت.
هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیه السلام در سال 204 به بغداد بازگشت، از ناحیه حضرتش اطمینان خاطر پیدا کرده بود، ولی این را می دانست که شیعیان پس از امام رضا علیه السلام فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت خطر همچنان بر جای خود خواهد ماند.
او ت کنترل امام کاظم علیه السلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی کرده بود- به یادداشت و با الهام از این ت، همین رفتار را با امام رضا علیه السلام در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه، به گونه ای که می کوشید نه تنها در ظاهر امر مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه نیز به ایشان دارد.
اینک نوبت امام جواد علیه السلام فرا رسیده بود تا به نحوی کنترل شود. مأمون برای انجام این هدف، دختر خود را به عقد وی درآورد و او را داماد خود کرد. از همین رهگذر بود که مأمون به راحتی می توانست از طرفی امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر آمد و شد شیعیان و تماس های آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد.
بر اساس برخی نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد- در سال204- بلافاصله امام جواد علیه السلام را از مدینه به بغداد فراخواند.(1) افزون بر این، مأمون متهم بود که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده است. اکنون می بایست با فرزند وی به گونه ای رفتار کند که از آن اتهام نیز مبرّی شود.
از روایتی که شیخ مفید از ریان بن شبیب نقل کرده، چنین بر می آید: موقعی که مأمون تصمیم به ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام گرفت، عباسیان برآشفتند؛ زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره امام رضا علیه السلام هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند.(2) ولی به طوری که از دو روایت فوق برمی آید، آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کرده و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمی آورد که :" لَم یتَفَقَّهُ فی دینِ الله ولا یعرف حلاله من حرامه ولا فرضاً من سنّته"؛کودکی که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمی دهد و واجب را از مستحب باز نمی شناسد.
مأمون در مقابل این برخورد، مجلسی برپا کرد و امام جواد علیه السلام را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم، بزرگترین دانشمند و فقیه سنی آن عصر، فراخواند تا بدین وسیله مخالفان و اعتراض کنندگان عباسی را به اشتباه خود آگاه کند.(3) این در حالی بود که بنا به این دو روایت، هنگام عقد ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام هنوز به آن حضرت " صبی" اطلاق می شده است.
مكتب علمى امام جواد علیه السلام
میدانیم كه یكى از ابعاد بزرگ زندگى ائمه ما، بعد فرهنگى آنها است. این پیشوایان بزرگ هركدام درعصر خود فعالیت فرهنگى داشته در مكتب خویش شاگردانى تربیت مىكردند و علوم و دانشهاى خود را توسط آنان در جامعه منتشر مىكردند، اما شرائط اجتماعى و ى زمان آنان یكسان نبوده است، مثلا در زمان امام باقرعلیه السلام و امام صادق علیه السلام شرائط اجتماعى مساعد بود و به همین جهت دیدیم كه تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیه السلام بالغ برچهار هزار نفر مى شد، ولى از دوره امام جواد تا امام عسكرى علیه السلام به دلیل فشارهاى ى و كنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و ازاین نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مكتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق علیه السلام كاهش بسیار چشمگیرى را نشان میدهد.
بنابراین اگر مىخوانیم كه تعداد راویان و اصحاب حضرت جوادعلیه السلام قریب صد و ده نفر بودهاند (4) و جمعا 250 حدیث از آن حضرت نقل شده (5) ، نباید تعجب كنیم، زیرا از یك سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و كنترل ى بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق نظر دانشمندان بیش از بیست و پنج سال عمر نكرد!
درعین حال، باید توجه داشت كه در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهرههاى درخشان و شخصیتهاى برجستهاى مانند: على بن مهزیار، احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى، زكریا بن آدم، محمد بن اسماعیل بن بزیع، حسین بن سعید اهوازى، احمد بن محمد بن خالد برقى بودند كه هر كدام در صحنه علمى و فقهى وزنه خاصى به شمار مىرفتند، و برخى داراى تالیفات متعدد بودند.
از طرف دیگر، روایان احادیث امام جوادعلیه السلام تنها در محدثان شیعه خلاصه نمىشوند، بلكه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقى از اسلام را از آن حضرت نقل كردهاند. به عنوان نمونه خطیب بغدادى» احادیثى با سند خود ازآن حضرت نقل كرده است. (6) هم چنین حافظ عبد العزیز بن اخضر جنابذى» در كتاب معالم العترة الطاهرة» (7) و مؤلفانى نیز مانند: ابو بكر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبى، و محمد بن مندة بن مهربذ در كتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتى از آن حضرت نقل كردهاند. (8)
نحوه شهادت حضرت
درباره آمد و شد امام در مدینه و احترام مردم نسبت به آن حضرت، اطلاعات مختصری در پاره ای از روایات آمده است.(9)
فراخوانی آن حضرت به بغداد، در سال 220، توسط معتصم عباسی، آن هم درست در همان اولین سال حکومت خود، نمی توانست بی ارتباط با جنبه های ی قضیه باشد. به ویژه که درست همان سال که حضرت جواد علیه السلام به بغداد آمد، رحلت کرد؛ این در حالی بود که تنها 25 سال از عمر شریفش می گذشت. عناد عباسیان با آل علی علیه السلام به ویژه با امام شیعیان که در آن زمان جمعیت متنابهی تابعیت مستقل آنها را پذیرفته بودند، شاهدی است بر توطئه حکومت در شهادت امام جواد علیه السلام. همچنین خواستن آن حضرت به بغداد و درگذشت وی در همان سال در بغداد، همگی شواهد غیرقابل انکاری بر شهادت آن بزرگوار به دست عوامل عباسی می باشد.
مرحوم شیخ مفید، با اشاره به روایتی درباره مسمومیت و شهادت امام جواد علیه السلام، رحلت آن حضرت را مشکوک دانسته است.(10) بنا به روایت مستوفی، عقیده شیعه بر این است که معتصم آن حضرت را مسموم نموده است.(11)
پاره ای از منابع اهل تسنن، اشاره بر این دارند که امام جواد علیه السلام به میل خود و برای دیداری از معتصم عازم بغداد شده است.(12) در حالی که منابع دیگر، حاکی از آنند که معتصم به ابن زیات مأموریت داد تا کسی را برای آوردن امام به بغداد بفرستد.(13) ابن صبّاغ نیز با عبارت" اِشخاص المعتصم له من المدینة"(14) این مطلب را تأیید کرده است.
مسعودی روایتی نقل کرده که بنابر آن، شهادت آن حضرت به دست ام فضل، در زمانی رخ داده که امام از مدینه به بغداد نزد معتصم آمده بود.(15) ام فضل پس از شهادت امام، به پاس این عمل خود به حرم خلیفه پیوست.(16) این نکته را نباید از نظر دور داشت که ام فضل در زندگی مشترک خود با امام جواد علیه السلام از دو جهت ناکام مانده بود:
نخست آن که از آن حضرت دارای فرزندی نشد.
دوم آن که امام نیز چندان توجهی به وی نداشت .
ام فضل یک بار (گویا از مدینه) نامه ای نگاشت و از امام نزد مأمون شکایت کرد و از این که امام چند کنیز دارد گله نمود، ولی مأمون در جواب او نوشت:
ما تو را به عقد ابوجعفر درنیاوردیم که حلالی را بر او حرام کنیم، دیگر از این شکایتها نکن.(17) به هر حال، ام فضل پس از مرگ پدر، امام را در بغداد مسموم کرد و راه یافتن او به حرم خلیفه و برخورداری از مواهب موجود در آن، نشانی از آن است که این عمل به دستور معتصم انجام شده است.() و بالاخره امام جواد علیه السلام به شهادت رسید و حرم مطهر ایشان در کاظمین عراق قرار دارد که ملجا و پناهگاه عاشقان ایشان است .
پی نوشت ها
1- الحیاة الیة للامام الجوادعلیه السلام، ص 65.
2- الارشاد، ص 319.
3- همان، صص319-320.
4- شیخ طوسى، رجال، الطبعة الاولى، نجف، منشورات المكتبة الحیدریة، 1381 ه. ق، ص 397-409. مؤلف مسند الامام الجواد» تعداد یاران و شاگردان امام جواد را 121 نفر مىداند (عطاردی، شیخ عزیز الله، مسند الامام الجواد، مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضاعلیه السلام، 1410 ه. ق) و قزوینى آنها را جمعا 257 نفر مىداند (قزوینی، سید محمد كاظم، الامام الجواد من المهد الى اللحد، الطبعة الاولى، بیروت، مؤسسة البلاغ، 1408 ه. ق)
5- آقاى عطاردى در مسند الامام الجواد با احصائى كه كرده مجموع احادیث منقول از پیشواى نهم را در زمینه هاى مختلف فقهى، عقیدتى، اخلاقى، و. ، تعداد مذكور در فوق ضبط كرده است.
6- تاریخ بغداد، بیروت، دارالكتاب العربی،ج3، صص54 و55.
7- امین، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات،1403 ه. ق،ج2، ص 35.
8- ابن شهرآشوب،قم،المطبعة العلمیة،ج 4، ص384.
9- الکافی، ج1، صص492-493.
10- الارشاد، ص 326.
11- تاریخ گزیده ، صص 205-206.
12- الائمه الاثنی عشر، ابن طولون، ص 103؛ شذرات الذهب، ج2، ص 48.
13- بحارالانوار، ج50، ص8.
14- الفصول المهمه، ص 275.
15- مروج الذهب، ج3، ص 464.
16- الائمة الاثنی عشر، ابن طولون ص 104، الفصول المهمه، ص 276. ام فضل، خواهرزاده معتصم بود.
17- الارشاد، ص 323.
- الکافی، ج 1، ص 323.
درباره این سایت